الخميس 18 أبريل 2024 08:58 مـ 9 شوال 1445هـ
رابطة علماء أهل السنة

    فارسي مقاله

    زلزله

    رابطة علماء أهل السنة

                                                                                            بسم الله الرحمن الرحیم

    امت اسلامی در این ایام از هر سو در معرض سختی ها و مصائب شدیدی قرار گرفته است و شدت این رنج ها و الام به حدی زیاد است که حتی بدبین ترین انسان ها نیز توقع آن را نداشتند.

    شاید مناسبترین واژه برای توصیف حالت کنونی کلمه "زلزله" باشد، پس برای ادامه مسیر و رسیدن به نهایت آن، چاره ای نیست جز شناخت طبیعت زلزله یی که موجب فجایع پی در پی، رنج های متوالی و حوادثی شد که قلب ها را به تپش انداخته و گام ها را به لرزه در می آورد و بدون شک تغییرات بزرگ و آثار و هولناکی را از خود بر جای گذاشته است.

     

    آری!

    در پی این زلزله بزرگ، ثوابت زیادی در قلبها متزلزل شد و بیرق های فراوانی به زمین افتاد و آوازه های جدایی و انقسام در پیکره تعداد زیادی از گروه های اسلامی طنین انداز شد.

    اما آنچه که بر شدت این فجایع افزود از دست دادن رهبری امت بود به گونه ای که امت اسلامی در شب های تاریک و دلهره آور بدون پناهگاه و ماوی ماند و درنده گان از هر سمت و سوی بر جسد نیمه جانش هجوم آوردند.

    همه اینها در حالی است که امت اسلامی همچنان به دنبال برنامه ای است برای خروج از بحران کنونی و یا رهبری که نجاتش دهد و یا پروژه ای که امید خود را بر اساس آن بنا کند.

    در این برهه حساس اما، برخی در عالم رویا و تخیلات خود غرق شده اند و با خیال بافی خود را تسکین میبخشند و برخی دیگر با  رها کردن عالم اسباب چشم انتظار مهدی موعود نشسته اند – که مطمئنا به کسی غیر از دجال نخواهند رسید- کسانی نیز همچنان در گذشته ها زندگی میکنند و انتهای همتشان از افتخار به آبا و اجدادشان فرا تر نمی رود، بعضی ها هم نا امید از همه در کنج خانه زانوی غم در بغل گرفته و دائما آیه یاس میخوانند و عده یی که پس از مشاهده این "زلزله" تکان دهنده به تمامی اصول و باور های خود کفر ورزیده  و به همه مبادی و ارزش های خود پشت کرده اند؛  همچنان که در این آشفته بازار افرادی هم هستند که راه  گم کرده اند، یکی چشم بسته خود را به دامن داعش انداخته و دیگری به زباله دان الحاد سقوط کرده است.

    هیچ یک از اینها عجیب نیست بل عجیب آن است که همه ما چشم خود را بر روی پیام و درس های این "زلزله" بسته ایم، با و جود اینکه هر یک از ما بارها و بارها این کلام پرودگار عالمیان را خوانده ایم که در باره نشانه های این زلزله سخن میگوید:

    "أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيب"

    ترجمه:( آيا گمان برده ايد كه داخل بهشت مي شويد بدون آن كه به شما همان برسد كه به كساني رسيده است كه پيش از شما درگذشته اند ؟ ( شما كه هنوز چنين رنجها و دردهائي را نديده ايد و بايد چشم به راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه كردگار باشيد) . زيانهاي مالي و جاني ( و شدائد و مشكلات ، آن چنان ملّتهاي پيشين را احاطه كرده است و ) به آنان دست داده است و پريشان گشته اند كه پيغمبر و كساني كه با او ايمان آورده بوده اند ( هم صدا شده و ) مي گفته اند : پس ياري الله كي ( و كجا ) است ؟ ! ( ليكن الله هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعليم فداكاري به مؤمنان و آبديدگي ايشان كه رمز تكامل است ، به وعده خود وفا كرده و بديشان پاسخ گفته است كه : ) بيگمان ياري خدا نزديك است .)

    پس باید دانست که این ابتلا و آزمایش از جمله سنت های الهی است که هیچ تبدیل و تغییری نمیپذیرد، چنان که آیه کریمه تاکید میکند راه رسیدن به بهشت در گرو کامیاب شدن در تکان های این زلزله است.

    اغراق نخواهد بود اگر بگوییم قرآن نیز از خیالات واهی برخی ها که گمان میکنند بدون قرار گرفتن در معرض امواج این زلزله وارد بهشت خواهند شد، در عجب است!

    یقینا زلزله باعث اضطراب در فکر، از بین رفتن توازن، تزلزل در اصول و ثوابت و عقب نشینی از ارزش ها می شود.

    بهترین بشر بعد از انبیاء(صحابه) رضوان الله علیهم اجمعین در چندین مرحله در معرض "زلزله" با اقسام و درجات مختلفش قرار گرفته اند، از جمله در غزوه احزاب که  قرآن کریم در نهایت دقت و لطافت،  به گونه ای کاملا ملموس و واقعی، شدت این "زلزله" را به تصویر می کشد:

    "إذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ  وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا". 

    ترجمه:( به خاطر بياوريد ) زماني را كه دشمنان از طرف بالا و پائين ( شهر ) شما ، به سوي شما آمدند ( و مدينه را محاصره كردند ) ، و زماني را كه چشمها ( از شدّت وحشت ) خيره شده بود ، و جانها به لب رسيده بود ، و گمانهاي گوناگوني درباره ( وعده ) خدا داشتيد ( قوي الايمان به وعده الهي مطمئن ، و ضعيف الايمان نامطمئن بود ) .
    در این آیه کریمه، عبارت "و تظنون بالله الظنونا" (و گمانهاي گوناگوني درباره وعده خدا داشتيد) دلالت بر این دارد که این "زلزله" اصحاب کرام رضوان الله علیهم اجمعین را به لرزه انداخت و ثبات ایمانشان را در معرض امتحان و آزمایش قرار داد.

    آری! غزوه احزاب از یک طرف با تمامی رعب و وحشتی که به همراه داشت و از طرف دیگر با وسوسه های شیطانی که شکست و تباهی مسلمانان را وعده میداد، امتحانی بود برای جدا کردن صف مومنان واقعی از افراد سست ایمان.

    اینجا بود که ضعف اعتقادات برخی های آشکار گشت، صف منافقان از مومنان جدا شد و بیماردلانی که ایمان واقعی هنوز در قلب های شان رسوخ نکرده بود، فریاد سر دادند:

    مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً"!!!.

    ترجمه: خدا و پيغمبرش جز وعده هاي دروغين به ما نداده اند).

    بلی!

     اینک این تجربه در روزگار ما نیز در حال تکرار شدن است، در این روزها پس از وقوع "زلزله"، یکی میگوید: خدا کجا است؟ و دیگری هم فریاد میزند: چرا خداوند به کشتار ما توسط دشمنان راضی شده است؟ دیگری نیز با کفر ورزیدن به تمامی اعتقاداتش میگوید ما فریب خورده ایم –نعوذ بالله- اصلا نه دینی وجود دارد و نه هم خدایی!!!

    گویی این افراد به شرط اینکه هرگز مورد آزمایش و ابتلا قرار نگیرند ایمان آورده اند، میخواهند هرگز مورد اذیت و آزار قرار نگیرند و سلامتی مال و جانشان همیشه و در هر حالتی تضمین شده باشد و تمامی آرزوها و رویاهایشان بدون تحمل کمترین سختی و تلاشی بر آورده شود.

    یقینا ایمان این افراد از روی تعبد و خشوع نبوده و نه هم رائحه ای از محبت و اجلال خداوندی با خود دارد، اینان ایمانی دارند خالی از مفهوم بندگی و تسلیم شدن و اعتماد به تقدیر خداوند مقتدر و اطمینان به او.

    مسلما این سست ایمانان درک نکرده اند که این "زلزله" از جمله سنت های ثابت و قدیم الهی است برای انتخاب مومنان واقعی و افراد شایسته برای داخل شدن و مسکن گزیدن در بهشت پر از نعمت پروردگار عالمیان.

    باید بدانیم که همه این سختی ها و مصائب برای اینست که صاحبان عقیده حق از عقاید راستین شان دفاع کرده و در این راه تمامی سختی ها، دردها، رنج ها و ضررهای مالی و جانی را تحمل کنند.

    سنت الهی اینست که اهل حق قبل از رسیدن به پیروزی نهایی گاهی شکست بخورند و گاهی هم پیروز شوند تا بر عقیده خویش ثابت بمانند و بیاموزند که مشکلات متزلزشان نکند و نیرو و امکانات دشمن ترس به اندامشان نیندازد و اینکه دیگر در مقابل شدت مشکلات و فتنه ها کمر خم نکنند و باید دانست که  فقط افرادی با چنین ایمان محکم و آب دیده ای مستحق نصرت الهی هستند، چرا که اینان امانت داران دین الهی اند و لایق این اند که مورد حمایت و صیانت پرودگار عزیز و مقتدر قرار گیرند.

    پس بر ماست که درک کنیم دشمنان تلاش میکنند از خلال این زلزله اصول و ثوابت ما را زیر سوال ببرند و ما را از داخل شکست دهند، تا اینکه اعتماد به نفس خویش را از دست بدهیم و به اعتقادات خویش پشت کرده و و نا امید شویم و بعضی از ما بعضی دیگر را به خیانت متهم کنیم و مشغول اتهام پراگنی بر علیه یکدیگر شویم.

    مسلما چنین صفاتی از جمله خصائص مومنان نیست، چرا که مومنان دوستان و یاری کنندگان یکدیگراند و مسوولیت شان اینست که نیرو و توان خود را در راه مبارزه و پیکار با دشمنان به مصرف برسانند نه اینکه به دشمنی با یکدیگر مشغول شوند.

    در پایان باید گفت که چاره ای نیست جز درک طبیعت زلزله ای که خداوند بر رهروان مسیر حق مقدر فرموده است، و ایمان  به اینکه نصرت خداوند پس این این زلزله بدون شک آمدنی است.

    باید به پروردگار رحمن اعتماد کنیم و یقین داشته باشیم که وی ذاتی حکیم و مهربان است که هیچ گاه بندگان صالحش را فراموش نکرده و نخواهد کرد.

    همچنین باید استفاده درست از اسباب و امکانات دنیایی را یاد بگیرم البته به همراه صبر فروان در برابر مشکلات و ثبات در مسیر حق.

    والله ولی التوفیق

     

    فارسي